صفحه اصلی
self-confessed
بستن
انگلیسی به فارسی
جملات نمونه
انگلیسی به فارسی
خستو، معترف، مقر
خود اعتراف، خستو
جملات نمونه
a self-confessed thief
دزدی که خودش اقرار کرده
کلمات دیگر: