کلمه جو
صفحه اصلی

undernourish

انگلیسی به فارسی

ناراحت کننده


کم خوراک دادن، دچار سو تغذیه کردن یا شدن، گرسنگی دادن، گرسنگی خوردن


جملات نمونه

undernourished children with swollen bellies

کودکان گرسنگی کشیده با شکم‌های باد کرده



کلمات دیگر: