(علیرغم قدمت یا سالخوردگی) خوب حفظ شده، خوب باقیمانده
well-preserved
انگلیسی به فارسی
به خوبی حفظ شده است
مترادف و متضاد
well-kept
Synonyms: boyish, childish, fresh, full of life, girlish, tender, unspoiled, young
جملات نمونه
a well-preserved ancient corpse
یک جسد مربوط به دوران باستان که خوب مانده است
کلمات دیگر: