به موقع، در وقت مناسب، به هنگام
well-timed
انگلیسی به فارسی
به موقع، بموقع، بجا، بمورد، بهنگام، در وقت مناسب
جملات نمونه
a well-timed attack
حملهای که زمان آن خوب تنظیم شده است.
کلمات دیگر:
به موقع، در وقت مناسب، به هنگام
به موقع، بموقع، بجا، بمورد، بهنگام، در وقت مناسب
a well-timed attack
حملهای که زمان آن خوب تنظیم شده است.