(عامیانه) شکست، ناکامی، سقوط، فروافتادن
wipeout
انگلیسی به فارسی
از بین بردن، محو کردن، زدودن
مترادف و متضاد
fall
Synonyms: collapse, crash, destruction, dive, downfall, drop, spill, tumble, yard sale
کلمات دیگر:
(عامیانه) شکست، ناکامی، سقوط، فروافتادن
از بین بردن، محو کردن، زدودن
fall
Synonyms: collapse, crash, destruction, dive, downfall, drop, spill, tumble, yard sale