(میزان کاری که باید در مدت معین انجام شود) کاربار، بار دستگاه، میزان کار، کار میزان
workload
انگلیسی به فارسی
جملات نمونه
each employee has a heavy workload
میزان کاری که هر کارمند باید انجام بدهد سنگین است
کلمات دیگر:
(میزان کاری که باید در مدت معین انجام شود) کاربار، بار دستگاه، میزان کار، کار میزان
each employee has a heavy workload
میزان کاری که هر کارمند باید انجام بدهد سنگین است