کلمه جو
صفحه اصلی

paralyses

انگلیسی به فارسی

جمع واژه‌ی paralysis


فلج می کند، فلج، رخوت، وقفه، از کار افتادگی، عجز، بی حالی، رعشه، سکته ناقص، خواب رفتگی



کلمات دیگر: