کلمه جو
صفحه اصلی

برآمیختن

لغت نامه دهخدا

برآمیختن . [ ب َ ت َ] (مص مرکب ) ممزوج کردن . مخلوط کردن . آمیختن . درهم کردن . تخلیط. (دهّار). اختلاط. رجوع به آمیختن شود.


فرهنگ عمید

آمیختن#NAME?



کلمات دیگر: