کلمه جو
صفحه اصلی

بی هوشانه

فرهنگ عمید

۱. در حال بی‌هوشی.
۲. (صفت) مانند بی‌هوشان.
۳. (اسم) داروی بیهوشی.



کلمات دیگر: