۱. پارسا؛ نجیب؛ عفیف.
۲. خوشرفتار؛ نیکرفتار؛ آنکه روش خوب دارد: ◻︎ جوانی پاکباز و پاکرو بود / که با پاکیزهرویی در کِرو بود (سعدی: ۱۴۸)، ◻︎ هر دوست که دم زد از وفا دشمن شد / هر پاکرویی که بود تردامن شد (حافظ: ۱۰۹۹).
پاک رو
فرهنگ عمید
نیکورو؛ زیبا؛ پاکچهر.
کلمات دیگر: