پربرگ . [ پ ُ ب َ ] (ص مرکب ) (درخت ...) وَریق .وَریقه . بسیاربرگ . || بسیار رخت و کالا.
پربرگ
لغت نامه دهخدا
فرهنگ عمید
۱. گیاهی که برگ بسیار دارد؛ بسیاربرگ.
۲. [قدیمی] کسی که سازوسامان و توشۀ بسیار دارد.
کلمات دیگر:
پربرگ . [ پ ُ ب َ ] (ص مرکب ) (درخت ...) وَریق .وَریقه . بسیاربرگ . || بسیار رخت و کالا.
۱. گیاهی که برگ بسیار دارد؛ بسیاربرگ.
۲. [قدیمی] کسی که سازوسامان و توشۀ بسیار دارد.