پهلوآکنده . [ پ َ ک َ دَ/ دِ ] (ن مف مرکب ) فربه شده . آکنده پهلو :
چریده دیولاخ آکنده پهلو
بتن فربه میان چون موی لاغر.
رجوع به آکندن شود.
چریده دیولاخ آکنده پهلو
بتن فربه میان چون موی لاغر.
عنصری .
رجوع به آکندن شود.
عنصری .
آکندهپهلو؛ چربپهلو؛ فربه.