کلمه جو
صفحه اصلی

پیه آلود

لغت نامه دهخدا

پیه آلود. (ن مف مرکب ) بسیارپیه : و آن زن که شیر او دهد... شیر او پاک و پسندیده باید و زن تندرست و بسیار خون و گوشت آلود نه پیه آلود. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ).


فرهنگ عمید

پیه‌دار.



کلمات دیگر: