کلمه جو
صفحه اصلی

جدیدالورود

فارسی به عربی

دخل


لغت نامه دهخدا

جدیدالورود. [ ج َ دُل ْ وُ ] (ع ص مرکب ) در تداول فارسی ، نورسیده . تازه رسیده . تازه وارد. نوآمده . مسافری که تازه وارد شده یا هرکس که بجایی بتازگی وارد شده است .


فرهنگ عمید

۱. نوآمده؛ تازه‌رسیده؛ نورسیده.
۲. کسی که تازه به جایی وارد شده؛ تازه‌وارد.



کلمات دیگر: