چرک آلود. [ چ ِ ] (ن مف مرکب ) چرکین . (آنندراج ).چرکین و ناپاک و پلید و ملوث و کثیف . (ناظم الاطباء). چرک آلوده . چرکن . || زخم آلوده به چرک و ریم . ریمناک . رجوع به چرک و چرک آلوده و چرکین شود.
چرک آلود
لغت نامه دهخدا
فرهنگ عمید
آلودهبهچرک؛ چرکین؛ پلید؛ کثیف؛ ریمناک.
کلمات دیگر: