کلمه جو
صفحه اصلی

خوش بخت

لغت نامه دهخدا

خوش بخت . [ خوَش ْ / خُش ْ ب َ ] (ص مرکب ) سعید. بختور. نیک روز. نیک اختر. مرزوق . بختیار. خوش طالع. مقابل بدبخت . دولت یار. خوش اقبال . مسعود. بلنداختر.


فرهنگ عمید

خوش‌طالع؛ خوش‌اقبال؛ نیک‌اختر؛ سعادتمند.



کلمات دیگر: