کلمه جو
صفحه اصلی

دژآباد

فرهنگ معین

( ~.) (ص مر.) خشمگین ، غضبان .


فرهنگ عمید

۱. به‌بدی و زشتی برآمده.
۲. خشم‌آلود: ◻︎ اگر شیر دژآبادش ببیند / چو سگ اندر پس زانو نشیند (بهرامی: شاعران بی‌دیوان: ۴۰۶).
۳. بدخو؛ زشت‌خو.
۴. سهمگین.



کلمات دیگر: