کلمه جو
صفحه اصلی

راست آیین

لغت نامه دهخدا

راست آیین . (ص مرکب ) که آیین راست دارد. که بر آیین راستی است . که راستی پیشه و آیین دارد :
پیاده که او راست آیین شود
نگونسار گردد چو فرزین شود.

نظامی (اقبالنامه ص 148).



فرهنگ عمید

آن‌که راستی را پیشه و آیین خود ساخته؛ کسی که بر آیین راستی است.



کلمات دیگر: