راه آموز. (نف مرکب ) ره آموز. استاد. (بهار عجم ). راهنما و رهنمون . (از آنندراج ). راهنما و بدرقه . (ناظم الاطباء). و رجوع به ره آموز در همین لغت نامه شود. || که از کسی راه یاد گیرد.
راه آموز
لغت نامه دهخدا
فرهنگ عمید
راهنما؛ نشاندهندۀ راه.
کلمات دیگر: