تندرآسا، تندروار، غران، غرشکنان
رعدآسا
مترادف و متضاد
فرهنگ معین
( ~.) [ ع - فا. ] (ص مر.) مانند رعد، همچون تندر.
لغت نامه دهخدا
رعدآسا. [ رَ ] (ص مرکب ) مانند رعد. همچون تندر. رعدوار. (یادداشت مؤلف ). مانند رعد. همچون تندر: آوای رعد آسا. (فرهنگ فارسی معین ).
فرهنگ عمید
رعدمانند؛ همچون رعد؛ مانند رعد: بانگ رعدآسا.
کلمات دیگر: