( ~. هَ) (اِمر.) آن چه که با آن چرک چیزی را پاک کنند.
ریم آهنگ
فرهنگ معین
لغت نامه دهخدا
ریم آهنگ . [ هََ ] (اِ مرکب ) ریم آهنج . بیخ خرغول . (ناظم الاطباء). بر وزن و معنی ریم آهنج است که بیخ خرغول باشد و آن چرک ریم زخم را پاک سازند و ریم آهنج معرب آن است . (برهان ) (آنندراج ). رجوع به خرغول و ریم آهنج و بارهنگ شود. || آنچه که بدان چیزی را پاک کنند. (فرهنگ فارسی معین ).
فرهنگ عمید
۱. آنچه با آن چرک چیزی را پاک کنند.
۲. دارویی که برای معالجۀ زخم، جراحت، و پاک کردن ریم زخم به کار میبرند.
کلمات دیگر: