کلمه جو
صفحه اصلی

سبزآخور

لغت نامه دهخدا

سبزآخور. [ س َ خُرْ ] (ص مرکب ) مراد اسبانی اند که بطریق دعا و ثنا آنها را بسبزآخوران یاد کرده و میتوان گفت که اسبانی باشند که آنها را بر خوید بندند یا برای خوید دادن معین کنند. (آنندراج ) :
طویله زدند آخور انگیختند
بسبزآخوران بر علف ریختند .

نظامی .



فرهنگ عمید

۱. آخوری که در آن علف سبز برای چهارپایان ریخته باشند.
۲. جایی‌که آب و علف بسیار باشد.
۳. [مجاز] آسمان.



کلمات دیگر: