سبزرنگ . [ س َ رَ ] (ص مرکب ) گندم گون . اسمر. (مجموعه ٔ مترادفات ص 302) : رطب سبزرنگ است کی سرخ گرددکه آب مه و ماه آبی نبیند.خاقانی .