کلمه جو
صفحه اصلی

شترقربانی

لغت نامه دهخدا

شترقربانی . [ ش ُ ت ُ ق ُ ] (حامص مرکب ) شترقربونی (در تداول مردم تهران ). نحر کردن شتری از طرف دولت در عید گوسفندکشان در قربانگاه . (یادداشت مؤلف ). نحر کردن شتری در عید قربان پس از آراستن ودر کوچه و بازار پایتخت گرداندن . قربانی یک شتر در روز عید قربان طبق تشریفات خاص و این امر تا اوایل سلطنت رضاشاه پهلوی معمول بود. (فرهنگ فارسی معین ).
- عید شترقربانی ؛ عید اضحی . عید قربان . عید گوسفندکشان . روز دهم عرفه پس از اداء مراسم قربانی کردن یک شتر. (از یادداشت مؤلف ).


فرهنگ عمید

قربانی کردن شتر در روز عید قربان. Δ در قدیم رسم بود روز عید قربان شتری را زینت ‌کرده و می‌کشتند و گوشتش را میان مردم تقسیم می‌کردند.



کلمات دیگر: