۱. میان؛ وسط.
۲. جایی در میدان که قلب لشکر قرار بگیرد: ◻︎ فرامرز با خوارمایه سپاه / بزد خویشتن تیز بر قلبگاه (فردوسی: ۵/۴۶۲).
قلب گاه
فرهنگ عمید
کلمات دیگر:
۱. میان؛ وسط.
۲. جایی در میدان که قلب لشکر قرار بگیرد: ◻︎ فرامرز با خوارمایه سپاه / بزد خویشتن تیز بر قلبگاه (فردوسی: ۵/۴۶۲).