لشکرشکوف . [ ل َ ک َ ش ِ ] (نف مرکب )مرد لشکرشکاف . شجاع و دلاور. (آنندراج ) :
که لشکرشکوفان مغفرشکاف
نهان صلح جویند و پیدا مصاف .
- لشکرشکوفان ؛ جماعتی که در وقت جنگ گریزند و لشکر را بددل کرده گریزانند. (فرهنگ خطی ).
که لشکرشکوفان مغفرشکاف
نهان صلح جویند و پیدا مصاف .
سعدی .
- لشکرشکوفان ؛ جماعتی که در وقت جنگ گریزند و لشکر را بددل کرده گریزانند. (فرهنگ خطی ).