هفت آبا. [ هََ ](اِ مرکب ) کنایه از هفت آسمان . (برهان ) :
زمانه را ز پی زادن چنو فرزند
عقیم گشت چهارامهات و هفت آباش .
زمانه را ز پی زادن چنو فرزند
عقیم گشت چهارامهات و هفت آباش .
سنائی .
سنائی .
هفتآسمان یا سیارات هفتگانه؛ هفتاورنگ؛ هفتایوان؛ هفتبام؛ هفتبنا؛ هفتبنیان؛ هفتپرگار؛ هفتپوست؛ هفتخضرا؛ هفتسقف؛ هفتطارم؛ هفتطبق.