۱. ویژگی منسوجاتی که فقط دارای یک سطح منقش، طرحدار، رنگی، و قابل استفاده باشند: پارچهٴ یکرو.
۲. [مجاز] کسی که ظاهر و باطنش یکی باشد؛ بیریا و مخلص: آدم یکرو.
〈 یکرو شدن: (مصدر لازم) [قدیمی، مجاز] بیریا و مخلص شدن.
〈 یکرو کردن: (مصدر لازم) [قدیمی، مجاز]
۱. بیریا و با خلوص نیت رفتار کردن.
۲. (مصدر متعدی) کاری را سرانجام دادن و به آخر رسانیدن؛ یکسره کردن کاری.
یکرو
فرهنگ عمید
کلمات دیگر: