جزا , کيفر , مجازات , تاوان , جريمه
عقوبه
عربی به فارسی
لغت نامه دهخدا
عقوبة. [ ع ُ ب َ ] (ع اِ) عقوبت . عذاب و سزای گناه . (آنندراج ). پاداش بدی و شکنجه . (دهار). جزاء، و گویند عقوبة محنتی است که در دنیا به سبب گناه به انسان میرسد و گاهی آن را خاص تعزیر می دانند، و نیز عقوبات بر احکام شرعی متعلق به امور دنیا، به اعتبار مدنیت اطلاق شود. ج ، عُقوبات . (از اقرب الموارد). و رجوع به عقوبت شود.
کلمات دیگر: