کلمه جو
صفحه اصلی

فکره

عربی به فارسی

گلوله کردن , بشکل کلا ف يا گلوله نخ درامدن , گلوله نخ , گره , گوي , انگاره , تصور , انديشه , فکر , خيال , گمان , نيت , مقصود , معني , اگاهي , خبر , نقشه کار , طرزفکر , نظريه , ادراک , فکري


لغت نامه دهخدا

فکرة. [ ف ِ رَ ] (ع اِ) اندیشه .(منتهی الارب ). اعمال خاطر در چیزی . فِکری ̍. اسم از افتکار است . (از اقرب الموارد). رجوع به فکری شود.



کلمات دیگر: