کلمه جو
صفحه اصلی

مستنزف

عربی به فارسی

زالو , حجامت , اسباب خون گيري , خفاش خون اشام , انگل , مزاحم , شفا دادن , پزشکي کردن , زالو انداختن , طبيب



کلمات دیگر: