کلمه جو
صفحه اصلی

مذله

عربی به فارسی

هتک ابرو


لغت نامه دهخدا

مذلة. [ م َ ذَل ْ ل َ ] (ع مص ) خوار شدن . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ص 87). خوار گردیدن . (منتهی الارب ). ذل . ذلالة. ذلة. وتد. (متن اللغة). رجوع به مذلت شود.
- عیرالمذلة ؛ میخ . (منتهی الارب ) (متن اللغة) (اقرب الموارد از اللسان ).



کلمات دیگر: