روشنايي خيره کننده و نامنظم , زبانه کشي , شعله زني , شعله , چراغ يانشان دريايي , نمايش , خود نمايي , باشعله نامنظم سوختن , از جا در رفتن
شعله ضوییه
عربی به فارسی
کلمات دیگر:
روشنايي خيره کننده و نامنظم , زبانه کشي , شعله زني , شعله , چراغ يانشان دريايي , نمايش , خود نمايي , باشعله نامنظم سوختن , از جا در رفتن