کلمه جو
صفحه اصلی

قناه

عربی به فارسی

کانال يا مجراي اب , قنات , () ترعه , زه اب , مجراي فاضل اب , کاريز , ابراه , ترعه زدن , حفرترعه کردن , ابراه ساختن , شياردار کردن , دريا , کندن (مجرا يا راه) , هرگونه نقل وانتقال چيز يا انديشه ونظر و غيره , ترعه , مجرا , خط مشي


لغت نامه دهخدا

قناة. [ ق َ ] (اِخ ) شهری است در جلعاد در قسمت منسی که نوبح آن را مفتوح ساخت و این همان قنوات جدیده است در حوران و در زمان رومی ها شهری معتبر و دارای اهمیت بوده و بعضی خرابه های عمده و خانه های قدیمه که قفل ها و پنجره های آنها از سنگ میباشد در آنجا دیده میشود. (قاموس کتاب مقدس ).


قناة. [ ق َ ] (ع اِ) نیزه . ج ، قنوات و قُتی ّ وقَنَیات . و قَنا. || چوب دستی و یا هر چوب دستی که کج باشد یا راست . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (آنندراج ). || کاریز یا کاریز که بر زمین باشد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (مهذب الاسماء).



کلمات دیگر: