علم مطالعه و اندازهگیری و ثبت جهت و سرعت یا نیروی باد
بادسنجی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
بادسنجی . [ س َ ] (حامص مرکب ) عمل و کیفیت بادسنج . تکبر. غرور. رجوع به بادسنج (ماده ٔ نخست ) شود.
کلمات دیگر:
علم مطالعه و اندازهگیری و ثبت جهت و سرعت یا نیروی باد
بادسنجی . [ س َ ] (حامص مرکب ) عمل و کیفیت بادسنج . تکبر. غرور. رجوع به بادسنج (ماده ٔ نخست ) شود.