باژنامه . [ م َ / م ِ ] (اِ مرکب ) لقب . (ناظم الاطباء). رجوع به لقب شود. || رفیق . مصاحب . (ناظم الاطباء). رجوع به پاژنامه شود.
باژنامه
لغت نامه دهخدا
کلمات دیگر:
باژنامه . [ م َ / م ِ ] (اِ مرکب ) لقب . (ناظم الاطباء). رجوع به لقب شود. || رفیق . مصاحب . (ناظم الاطباء). رجوع به پاژنامه شود.