کلمه جو
صفحه اصلی

بامبول بازی کردن

لغت نامه دهخدا

بامبول بازی کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) در تداول عامه ، حقه بازی کردن . تزویر کردن . رجوع به بامبول و بامبول باز شود.



کلمات دیگر: