بختاور. [ ب َ وَ ] (نف مرکب ) بخت آور. خوش بخت . مقبل . دولتمند. (ناظم الاطباء). و رجوع به بخت آور و بختور شود.
بختاور
لغت نامه دهخدا
کلمات دیگر:
بختاور. [ ب َ وَ ] (نف مرکب ) بخت آور. خوش بخت . مقبل . دولتمند. (ناظم الاطباء). و رجوع به بخت آور و بختور شود.