بد و رد. [ ب َ دُ رَ ] (ص مرکب ، از اتباع ) بدوبیراه . (از فرهنگ لغات عامیانه ٔ جمال زاده ): فلان بچه های بد و ردی دارد. با آدمهای بد و رد نشستن بد است . معاشرهای بد و رد. (از یادداشتهای مؤلف ). بد و رد گفتن ؛ بد و بیراه گفتن .
بد و رد
لغت نامه دهخدا
کلمات دیگر: