بدباز. [ ب َ ] (نف مرکب ) مسخره . بذله باز. نقل باز. (آنندراج ). مقلد. مسخره . لطیفه گو. (ناظم الاطباء). || آنکه قمار نیک نداند باختن . آنکه دغل کند در بازی . (یادداشت مؤلف ).
بدباز
لغت نامه دهخدا
کلمات دیگر:
بدباز. [ ب َ ] (نف مرکب ) مسخره . بذله باز. نقل باز. (آنندراج ). مقلد. مسخره . لطیفه گو. (ناظم الاطباء). || آنکه قمار نیک نداند باختن . آنکه دغل کند در بازی . (یادداشت مؤلف ).