کلمه جو
صفحه اصلی

بدپرهیز

لغت نامه دهخدا

بدپرهیز. [ ب َ پ َ ] (ص مرکب ) ناپرهیزگار وبی پروا. (آنندراج ). بی احتیاط. بی اعتدال . (ناظم الاطباء). || بیماری که بحکم طبیب مقید نباشد. (آنندراج ). بی پروای در مصلحت طبیب . (ناظم الاطباء).



کلمات دیگر: