(بَ وَ نْ) [ ع . ] ( ق .) در آغاز، در ابتدا.
بدواً
فرهنگ معین
لغت نامه دهخدا
بدواً. [ ب َ وَن ْ ] (ع ق ) ابتداءً. در آغاز. (از یادداشتهای مؤلف ).
کلمات دیگر:
(بَ وَ نْ) [ ع . ] ( ق .) در آغاز، در ابتدا.
بدواً. [ ب َ وَن ْ ] (ع ق ) ابتداءً. در آغاز. (از یادداشتهای مؤلف ).