۱. تحقق یافتن، عملی شدن، متحقق شدن
۲. مستجاب شدن
۳. روا شدن
برآورده شدن
مترادف و متضاد
لغت نامه دهخدا
برآورده شدن . [ ب َ وَ دَ / دِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) مجهول برآوردن است . رجوع به برآوردن شود.
- برآورده شدن حاجت ؛ روا شدن و قضا شدن آن .
کلمات دیگر: