کلمه جو
صفحه اصلی

برخطر

لغت نامه دهخدا

برخطر. [ ب َ خ َ طَ ] (ص مرکب ) باخطر. خطرمند :
همگان برخطرند آنکه مقیمند وگر
ره نیابند سوی باخطران بیخطرند.

ناصرخسرو.




کلمات دیگر: