کلمه جو
صفحه اصلی

بیلدار

لغت نامه دهخدا

بیلدار. (نف مرکب ) آنکه به بیل کار کند. (آنندراج ). کسی که زمین را با بیل میکند و پاک میکند. (ناظم الاطباء). || که بیل بهمراه دارد برای کندن زمین یا برگرداندن مجرای آب و جز آن . در مواقع سیل و استعانت برگرداندن جریان آب مردم فریاد برآرند: «بیلدارهرای »، «کلندارهرای » (در تداول مردم قزوین ). (یادداشت مؤلف ).


گویش بختیاری

بیلدار (کسى که جوى آبى را لایروبى کندیا جوى آب در زمین بکند).



کلمات دیگر: