پای پس آمدن . [پ َ م َ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از گریختن و هزیمت شدن و کم آمدن از حریف خود باشد. (تتمه ٔ برهان قاطع).
پای پس آمدن
لغت نامه دهخدا
کلمات دیگر:
پای پس آمدن . [پ َ م َ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از گریختن و هزیمت شدن و کم آمدن از حریف خود باشد. (تتمه ٔ برهان قاطع).