پرورش آموز. [ پ َرْ وَ رِ ] (نف مرکب ) علم و حکمت آموز. اشارت به ذات حق تعالی . صاحب ادب و علم و حکمت . معلم . صاحب مجاهده و سلوک . پیر. مرشد. هادی . (تتمه ٔ برهان ).
پرورش آموز
لغت نامه دهخدا
کلمات دیگر:
پرورش آموز. [ پ َرْ وَ رِ ] (نف مرکب ) علم و حکمت آموز. اشارت به ذات حق تعالی . صاحب ادب و علم و حکمت . معلم . صاحب مجاهده و سلوک . پیر. مرشد. هادی . (تتمه ٔ برهان ).