تأبیه . [ ت َءْ ] (ع مص ) آگاه گردانیدن . || بیاد کسی دادن . || تهمت کردن . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء).
تأبیه
لغت نامه دهخدا
تأبیة. [ ت َءْ ی َ ] (ع مص ) (از ثلاثی مجرد اَبَوَ) ابیت له تأبیة؛ گفتم او را پدر من فدای تو باد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). از غایت تواضعو یا محبت پدر خویش را فدای کسی کردن (در گفتار).
کلمات دیگر: