تألیف کردن . [ ت َءْ ک َ دَ ] (مص مرکب ) میان دو تن الفت دادن آنان . || سازواری دادن دو چیز را با هم . || فراهم آوردن کتاب . گرد آوردن مسائل علمی . کتاب نوشتن . رجوع به تألیف شود.
تألیف کردن
لغت نامه دهخدا
کلمات دیگر:
تألیف کردن . [ ت َءْ ک َ دَ ] (مص مرکب ) میان دو تن الفت دادن آنان . || سازواری دادن دو چیز را با هم . || فراهم آوردن کتاب . گرد آوردن مسائل علمی . کتاب نوشتن . رجوع به تألیف شود.