تأمیلاً. [ ت َءْ لَن ْ ] (ع ق )بعنوان تأمیل . از روی امیدداری : رسل بجانب رکن الدین بشیراً و نذیراً تأمیلاً و تحذیراً، متواتر فرمود. (جهانگشای جوینی ). رجوع به تأمیل شود.
تأمیلاً
لغت نامه دهخدا
کلمات دیگر:
تأمیلاً. [ ت َءْ لَن ْ ] (ع ق )بعنوان تأمیل . از روی امیدداری : رسل بجانب رکن الدین بشیراً و نذیراً تأمیلاً و تحذیراً، متواتر فرمود. (جهانگشای جوینی ). رجوع به تأمیل شود.